به گمونم عاشقی حس قشنگی است که کسی که تجربه اش میکنه یک خوشبختی را تجربه کرده
آقای حمزه پور پستات بوی حس میده ، قشنگ روح دارن عکستم بسیار لطیفه پراز احساس قشنگ که ..........
با تشکر از کلیه دوستان خانم بهمن آبادی - آقا مفید و آقا یاخانم هر چی ام بگی نمیگم کیم!
لطفا راجع عکس بچکی من هم نظر بدین!!!
البته این عکس مربوط به وقتی میشه که تو بهشت بود...
خداوندا اکنون که یک سال بزرگتر شده ایم ..........
نمی دونم یادتون میاد یا نه وقتی که ابتدایی بودیم هر سال کتاب های فارسی با جمله ای شبیه این شروع می شد .
چه قدر خوشحالم که مثل دوران بی نظیر دبستان یک باردیگر یک سال بزرگتر شده ام ، یک بار دیگر دلم برای همکلاسی هایم تنگ می شود، چه قدر خوشحالم که باز هم موقع خداحافظی اشک امانم نمی دهد ، صاف وزلال وصمیمی ، گویا خواب روزهای کودکیم تعبیر می شود ، شاید هم کودک درون من در هوای تازه ای تنفس می کند اما ........
اینجا برای از توسرودن هوا کم است
خداوندا تورا سپاس می گویم که به ما فرصت دادی تا یک بار دیگر روزهای خوب و ساده ای را در کنار هم تجربه کنیم ، حس دلتنگی را ، حس کودکی را ، بگو مگو های بچگانه را ، خنده های از ته دل را ، حتی نگرانی برای نمره را ، به هما ن بی آلایشی ، تجربه کنیم دلم می خواهد فریاد بزنم : خدایا شکرت ! چه قدر هنوز زنده ایم !
اما بغض نمی گذارد
شاید روزی بغض ها ، اشک ها وغم دوری در فراز ونشیب عادت های زندگی کم رنگ شود اما یاد یارهمکلاسی ........
یار دبستانی من بامن وهمراه منی
چوب الف برسرما ، بغض من وآه منی
حک شده اسم من وتو رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد ستم مونده هنوز روتن ما
دشت بی فرهنگی ما هرز تموم علفاش
خوب اگه خوب ، بد اگه بد مرده دلای آدماش
دست من وتو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی می تونه جز من وتو درد ما رو چاره کنه !
عشق یعنی سوختن عشق یعنی باختن عشق یعنی صدای نفس ها یعنی بوی عطر عشق یعنی با چشمان باز چیزی ندیدن عشق یعنی با چشمان بسته همه چیز داشتن عشق یعنی تنهایی زمان سردت می کنه و یاد میگیری چجوری تنهایی زندگی کنی و باهاش کنار بیای یاد میگری بری دانشگاه و درس بخونی که ....... قدر داشته ها را باید دانست فقط